English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8109 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
launghing U روانه سازی پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collimator U وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
stream U روانه
streamed U روانه
streams U روانه
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
pack off U روانه کردن
kick out <idiom> U روانه کردن
sends U روانه کردن
lay U روانه کردن
reshaping U روانه کاری
lays U روانه کردن
information flow U روانه خبر
to pack off U روانه کردن
fling U روانه ساختن
send away U روانه کردن
flinging U روانه ساختن
orientation U روانه کردن
sending U روانه کردن
to get one's mittimus U روانه شدن
dismissing U روانه کردن
to give the mitten U روانه کردن
to give the sack U روانه کردن
go U روانه ساختن
to put a way childish U روانه کردن
to get the mitten U روانه شدن
hale U روانه کردن
flings U روانه ساختن
stream routing U روند روانه
dismisses U روانه کردن
send U روانه کردن
dismiss U روانه کردن
to send away U روانه کردن
goes U روانه ساختن
dispateh U روانه کردن
to send one to the right about کسی را روانه کردن
reciprocal U روانه کردن متقابله
despatches U روانه کردن فرستادن
direct laying U روانه کردن مستقیم
despatching U روانه کردن فرستادن
dispatch U روانه کردن فرستادن
dispatched U روانه کردن فرستادن
orientation U روانه کردن دستگاهها
laying U روانه کردن توپ
dispatches U روانه کردن فرستادن
to send someone packing U کسیرا روانه کردن
despatched U روانه کردن فرستادن
orients U روانه کردن تطبیق دادن
orienting U روانه کردن تطبیق دادن
orient U روانه کردن تطبیق دادن
continuously pointed fire U اتش روانه شده مداوم
departs U روانه شدن حرکت کردن
get off U روانه کردن عقب رفتن از
departing U روانه شدن حرکت کردن
indirect fire U روانه کردن غیر مستقیم
reciprocal laying U روانه کردن متقابله توپها
depart U روانه شدن حرکت کردن
lay U روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
let out <idiom> U روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
lays U روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
gun pointing data U عناصر مربوط به روانه کردن توپ
layihg azimuth U گرای روانه کردن لوله توپ
steering U روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
pip matching U روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
hook U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks U روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
relayed U عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relays U عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay U عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
sending U ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sends U ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
send U ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
directing U اداره کردن روانه کردن وسایل
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
launching U روانه کردن مامور کردن
launches U روانه کردن مامور کردن
launched U روانه کردن مامور کردن
launch U روانه کردن مامور کردن
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
detrusion U پرتاب
tosses U پرتاب
pitch U پرتاب
launching U پرتاب
hurl U پرتاب
hurls U پرتاب
pitches U پرتاب
launches U پرتاب
launched U پرتاب
tossing U پرتاب
launch U پرتاب
hurled U پرتاب
tossed U پرتاب
jetted U پرتاب
jaculation U پرتاب
shyer U پرتاب
shyest U پرتاب
shying U پرتاب
shoved U پرتاب
throw U پرتاب
jet U پرتاب
throws U پرتاب
putting U پرتاب
puts U پرتاب
shoves U پرتاب
put U پرتاب
jetting U پرتاب
shove U پرتاب
shies U پرتاب
jets U پرتاب
throwing U پرتاب
toss U پرتاب
shied U پرتاب
shoving U پرتاب
shy U پرتاب
shot put U پرتاب وزنه
thrusting U پرتاب کردن
foin U پرتاب کردن
flinging U افکندن پرتاب
unsling U پرتاب کردن
tilts U شتاب پرتاب
launching angle U زاویه پرتاب
upthrow U پرتاب ببالا
jettison U پرتاب کردن
hammer throw U پرتاب چکش
throwing the hammer U پرتاب چکش
thrust U پرتاب کردن
flings U افکندن پرتاب
projections U پرتاب طرح
projection U پرتاب طرح
slung U پرتاب شده
skeet U پرتاب کردن
shove U پرتاب شدن
bowshot U تیر پرتاب
tilt U شتاب پرتاب
tilted U شتاب پرتاب
small ball U پرتاب بی حالت
weight throw U پرتاب وزنه
shoved U پرتاب شدن
pouncing U پرتاب استامپ
launcher U پرتاب کننده
shoves U پرتاب شدن
pelted U پرتاب کردن
pelt U پرتاب کردن
launching site U محل پرتاب
sharity stripe U خط پرتاب ازاد
caster U پرتاب کننده
chucks U پرتاب نادرست
chucks U پرتاب توپ
chucked U پرتاب نادرست
charity shot U پرتاب ازاد
conversions U پرتاب ازاد
conversion U پرتاب ازاد
charity line U خط پرتاب ازاد
throw in U پرتاب اوت
chucked U پرتاب توپ
chuck U پرتاب توپ
Recent search history Forum search
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
3midas touch
1her teaching won't pay enough to send me to law school.
1Other factors can introduce poor conditioning.
1Given that the admittance matrix will not be full, further savings in storage requirements can be made.
1Regulatory label
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
0جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
0پرتاب خازن برای شکارسگ
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com